تحولات لبنان و فلسطین

قدس آنلاین/ سعید کوشافر: پیرمرد مقابل عابربانک ایستاده و کارتش را درون دستگاه قرار داده بود، خیلی آهسته و با طمأنینه کارش را پیش می‌برد، چشمان ضعیفش اجازه نمی‌داد که شماره‌ها را دقیق ودرست ببیند و آنها را وارد نماید.

کفتار عابربانک‌های مشهد دستگیر شد

مردی که پشت سرش ایستاده بود دايم این پا و آن پا می‌کرد انگار که عجله داشت و کارش دیر شده بود، پیرمرد هم بعد از برداشت مقداری پول به رسم ادب رو به مرد میانسال پشت سرش کرد، آدم محترمی به نظر می‌آمد، از او اجازه خواست که مقداری پول هم به حساب فرزندش که منتظر است واریز کند، اما مرد میانسال گفت که حسابی عجله دارد و اگر پیرمرد اجازه دهد تا او کارش را انجام دهد بهتر است، پیرمرد هم کارتش را برداشت و از مقابل دستگاه کنار آمد.

مرد میانسال روبه‌روی دستگاه قرار گرفت، کارتش را وارد کرد و مقداری اسکناس از دستگاه گرفت، سپس رو به پیرمرد کرد و گفت: ببخشید پدر من پول نقد برای کاری لازم دارم اما به دلیل برداشتهای قبلی دستگاه بیش از این به من پول نمی‌دهد و چند اسکناس دستش را نشان پیرمرد داد، مرد میانسال در ادامه گفت که اگر امکان دارد شما برداشت نقدی بکنید و من همان میزان به حسابتان واریز کنم.

چهره موجه مرد میانسال و رفتار مودبانه‌اش پیرمرد را در معذوریت قرار داده بود، از دیگر سو اخلاق حکم می‌کرد که به شهروندی که دچار مشکل شده کمک کند، با همان دل پاکش کارت را درون دستگاه قرار داد و به اندازه مجاز برداشت کرد و دستش را با پولها به طرف مرد میانسال دراز کرد، مرد میانسال هم اندکی تعارف و تشکر تحویل پیرمرد داد و پولها را گرفت، آنها را شمرد و در جیبش گذاشت.

کارت پیرمرد را گرفت و مقابل عابربانک قرار گرفت، کارتش را درون دستگاه گذاشت و رقم و شماره کارت پیرمرد را وارد کرد، هر چند که پیرمرد درست و حسابی نمی‌دید اما همان احساس خوب انسان دوستانه‌اش به او اطمینان خاطر می‌داد.

چند لحظه‌ای بیشتر طول نکشید که مرد از مقابل دستگاه به آنطرف آمد و رسیدی دست پیرمرد داد و گفت واریز کردم. مرد میانسال دیگر منتظر پاسخ پیرمرد نماند و بلافاصله از محل دور شد. پیرمرد تا چشمش به برگه افتاد و شروع به خواندن نوشته‌های ریز آن کرد مرد میانسال کلی فاصله گرفته بود، تا اینکه پیرمرد به نوشته انتهایی برگه رسید که نوشته موجودی کافی نیست. او آنوقت بود که تازه متوجه شد نه با کمک آدم محترم که با یک دزد از خدا بی‌خبر رو به رو شده بود، پس بلافاصله راه کلانتری را در پیش گرفت و زمانی که موضوع سرقت و کلاهبرداری مرد میانسال را با افسر نگهبان در میان گذاشت تازه فهمید که او قربانی اول این مار خوش خط و خال نبوده است.

در همین راستا سرهنگ محمد بوستانی فرمانده انتظامی مشهد به خبرنگار ما گفت که از چندی قبل گزارشهای متفاوتی از سرقت وجوه افراد کهنسال در مقابل عابربانک‌ها با شگرد فریبکاری به کلانتری‌ها می‌رسید که در این راستا آگاهی کلانتری مصلی مشهد با طرح و برنامه‌ای مشخص برای شناسایی و دستگیری متهم وارد عمل شد.

مأموران زبده آگاهی کلانتری در ابتدا تمام مدارک و مستندات به‌جای مانده از این متهم را بررسی کردند و بر همان اساس عملیات ردزنی متهم ریخته شد و تیم‌های گشت و کنترل نامحسوس در سطح شهر و مناطقی که متهم بیشتر سرقتهای خود را انجام داده بود فعال گردید.

مأموران که در حین کنترل نامحسوس عابربانکهای منطقه را زیر نظر داشتند، فردی را که با مشخصات و چهره زنی‌های بدست آمده مشابهت داشت در مقابل یک عابربانک دستگیر کردند، متهم به نام شیراحمد و تبعه خارجی (افغانستانی) بود. او بلافاصله به کلانتری منتقل شد تا مورد بازجویی مأموران آگاهی قرار گیرد. در همان بدو دستگیری و بازرسی بدنی از این متهم 50 کارت عابربانک کشف شد که نشان می‌داد ردزنی و عملیات کنترل نامحسوس مأموران پلیس تیر را به سوی هدف شلیک کرده است، همچنین از این متهم 2 عدد تلفن همراه و یک کیف دانشجویی مسروقه کشف شد که جای هیچ تردیدی را باقی نمی‌گذاشت اما این مرد انگار قصد همکاری با پلیس را نداشت، چرا که تنها رویه انکار را در پیش گرفته بود او حتی در مقابل مستندات و دلایل انکارناپذیر نیز رویه خود را تغییر نداد و همچنان بر طبل بی‌اطلاعی از اتهاماتش می‌کوبید. مأموران که دریافتند این متهم از جمله کسانی است که قصد ندارد همکاری لازم را داشته باشد 20 نفر از شاکیان و مالباختگان را به کلانتری فراخواندند که با شناسایی این متهم به عنوان سارق راه انکار او را بستند و سرانجام لب به سخن گشود و اعتراف کرد که از 3 ماه قبل نقشه سرقت از پیرمردها و پیرزنها در مقابل عابربانکها را کشیده است. او گفت که علاوه بر کهنسالان حتی سراغ میانسالان با سطح سواد پایین نیز می‌رفته و به بهانه کمک در دریافت وجه کارت عابربانک آنها را می‌گرفته و درون دستگاه قرار می‌داده سپس از آنها رمز را می‌خواسته و بعد از دریافت رمز به بهانه‌ای اعلام می‌کرده که عابربانک مشکل دارد و در همین حین کارتی مشابه با کارت بانکی آنها که سوخته یا باطل شده بود تحویل آنها می‌داده و کارت اصلی را خودش برمی‌داشته و بلافاصله از محل دور می‌شده و در عابربانک بعدی تا جایی که می‌توانسته از حساب آنها پول برداشت می‌کرد.

او بعد از اینکه صاحبان کارتها متوجه شده و کارت بانکی‌شان را می‌سوزاندند، باز هم از آن کارت بعنوان یک کارت سوخته و باطل شده برای طعمه بعدی‌اش استفاده می‌کرده است.

به گفته سرهنگ محمد بوستانی فرمانده پلیس مشهد تحقیقات از این متهم برای کشف دیگر موارد اتهامی و دیگر جرایم احتمالی ادامه دارد.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.